بدون که اين رسمش نبود تنها بزاري دستامو
غصه بزاري تو دلم بشکني اه سردمو
بدون که اينجور نميشه من عاشق و تو بيخيال
رفتي پي کس ديگه منم که موندم تو خيال
بدون که ديوونه شده دلم واسه برق نگات
براي اون سادگيات حتي اون ديوونگيات
بدون که بعد رفتنت شب ديگه مهتابي نشد
خورشيد ديگه تو آسمون از دوريت آفتابي نشد
بدون که حرمت منو آسون شکستي با نگات
گفتي برو آخه ديگه نميميرم واسه چشات
بدون که رسم عاشقي جدايي و رهايي نيست
آدم عاشق هيچوقتي به فکر بي وفايي نيست
بدون که ديگه زندگي بعد تو زندون برام
برو که بعد رفتنت خاموش بشه بازم صدات...
نظرات شما عزیزان: